چون شب یکصدم برآمد

ساخت وبلاگ
شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! شرکان گفت: نصرت شما از برکت زاهد بوده است که به لشکر اسلام دعا همی کرد و من نیز نشسته بودم. چون صدای تکبیر بشنیدم دانستم که به خصم چیره گشته‌اید، فرحناک شدم. اکنون تو بازگو که با تو چگونه رفت. پس ضوءالمکان ماجرا بیان کر چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 25 ارديبهشت 1396 ساعت: 15:12

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! اسلامیان شرکان را به خاک سپردند و به حزن و ماتم بنشستند و اما عجوزک پلید حیله‌گر، ذات الدواهی، چون از حیله‌های خویش فارغ شد، خامه و نامه به کف آورده در آن نامه بنوشت که: این نامه‌ای‌ست از ذات‌الدواهی به سوی مسلمانان... چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 25 ارديبهشت 1396 ساعت: 15:12

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! ضوءالمکان چون مضمون نامه بدانست فرحناک و خرسند شد و گفت: اکنون مرا پشت محکم شد و بازوان قوت گرفت. پس از آن با وزیر دندان گفت که: همی خواهم از حزن و ماتم برخیزم و از بهر برادر ختم و خیرات کنم. وزیر گفت: نیکو قصد کرده‌ای. چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 10 تاريخ : دوشنبه 25 ارديبهشت 1396 ساعت: 15:12

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! نخستین کسی که به نزد شرکان رسید وزیر دندان بود و بعد امیر بهرام و امیر رستم، ملک شرکان را که از اسب سرنگون شده بود بگرفتند و به نزد ملک ضوءالمکان بردند و به جدال بازگشتند. آتش جنگ بالا گرفت و زمین از خون دلیران چون دریا چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 9 تاريخ : جمعه 22 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:22

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! شرکان دید که حاجب و سپاه اسلام همی خواهند که بگریزند و سبب این بود که آن پلیدک، ذات‌الدواهی، پس از آن‌که دید رستم و بهرام با بیست‌هزار سوار به نزد شرکان رفتند، آن حیلت‌گر به‌سوی سپاه اسلام رفت و امیر ترکان برادر بهرام ر چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 17 تاريخ : پنجشنبه 21 ارديبهشت 1396 ساعت: 3:00

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! چون برادران به سلامت یکدیگر تهنیت گفتند، به شتاب هرچه تمام‌تر به‌سوی قسطنطنیه روان شدند. اسلامیان را کار بدینجا کشید. و اما عجوزک پلید، ذات‌الدواهی، چون با بهرام و رستم آن‌چه دانست گفت، آن‌گاه بر نیستان بازگشته بر اسب خ چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 20 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:59

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! کفّار بر سر و روی خود بزدند و استغاثه به راهبان دیرها کردند. پس همه در یک جا گرد آمدند و تیغها و نیزه‌ها به کف آوردند و از برای خون ریختن هجوم‌آور شدند. هر دو لشکر به هم ریختند. سینه‌های یلان جولانگاه سم اسبان شد و مغز چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 36 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:36

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! کفّار صلا به یکدیگر زدند که بکوشید و خون لوقا را از لشکر اسلام بگیرید و ملک روم نیز فریاد می‌زد که خون ملکه ابریزه را بگیرید. پس در این زمان ضوءالمکان بانگ بر مسلمانان زد که ای پرستندگانِ پروردگارِ یگانه! بدانید که بهشت چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 9 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:36

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! ملک فریدون بیهوش افتاد. چون به هوش آمد شکایت به ذات‌الدواهی برد که او بسی محتاله و مکاره بود و پلک‌های سرخ و روی زرد و چشم احول و تن مجروب و موی سرخ و سپید و پشت گوژ داشت و آب دماغش پیوسته فرو می‌ریخت. ولیکن کتب اسلام خ چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 37 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:36

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! چون ما این سخنانِ دیوار شنیدیم دانستیم که آن عابد، از بزرگان صالح است و از بندگان خاص پروردگار. پس سه روز سفر کردیم و به آن دیر رسیدیم. به سوی آن دیر رفته یک روز به رسم بازرگانان در آن جا بماندیم. چون شب برآمد و تاریکی چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:36

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! چون نصاری گریان گشتند و شرکان و ضوءالمکان نیز از گریستن ایشان بگریستند، پس بازرگانان حکایت را بدان‌سان که عجوزک پلید آموخته بود بیان کردند و گفتند که: زاهد را از زندان خلاص داده دیربان را بکشتیم و به شتاب هرچه تمام‌تر ب چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:36

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! شرکان و ضوءالمکان و وزیر دندان صد سوار برداشته به سوی دیری که آن پلیدک نشان داده بود برفتند و چارپایان صندوق‌ها از برای ذخایر دیر برداشتند. چون بامداد شد، حاجب در میان لشکر ندای رحیل داد. لشکر بکوچیدند و ایشان را گمان ا چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 36 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:36

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! آن مکاره می‌گفت: سر سرهنگ را من بریده پیش شما آوردم که دل شما را قوتی گرفته در جهاد دلیر شوید و خدا و خلق را خشنود سازید و می‌خواهم که شما را مشغول جهاد کرده خود به لشکرگاه شما روم و بیست‌هزار سوار به یاری شما بیاورم تا چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 7 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:36

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! چون کفار برای وزیر دندان و ضوءالمکان سوگند خوردند که جز شما کسی نمی‌بینیم پس کفار قید بر دست و پای ایشان نهادند و پاسبانان بر ایشان بگماشتند. ایشان را کار بدین‌جا رسید. و اما ملک شرکان آن شب را به روز آورد. علی‌الصّباح، چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:36

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! سپاه مسلمانان بر جنگ کفار صبر کردند تا اینکه شب درآمد و در نزد ملک شرکان جز بیست و پنج تن نماند. کفار با همدیگر می‌گفتند که کی باشد از جنگ خلاص شویم. بسی رنجور شدیم. بعضی از کفار گفتند: برخیزید به ایشان هجوم آوریم و اگر چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:36

شهرزاد گفت: ای مَلِک جوان‌بخت! چون مسلمانان تکبیر گفتند کفار از صدای ایشان بیدار گشتند و سلاح جنگ پوشیدند و گفتند که: دشمن روی به ما گذاشته. پس یکدیگر را همی کشتند تا بامداد شد. اسرای مسلمانان را تفتیش کرده، ایشان را نیافتند... ادامۀ قصه را اینج چون شب یکصدم برآمد...
ما را در سایت چون شب یکصدم برآمد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2shahrzadeqessegoo3 بازدید : 11 تاريخ : دوشنبه 18 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:36